ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
اهلیت تمتع برای انسان با به دنیا آمدن و زنده بودن آغاز میشود و با مرگ پایان میپذیرد.
اهلیت در حقیقت همان صلاحیت شخص است برای این که حقی را دارا شود و آن را به موقع به اجرا گذارد یا در برابر دیگری مکلف به انجام کاری شود.این اهلیت در علم حقوق به دو قسمت تقسیم میشود.
یکی این که شخص از نظر دارا بودن حق و مجبور بودن به وظایفش صلاحیت داشته باشد که به آن «اهلیت تمتع» میگویند.
اهلیت تمتع برای انسان با به دنیا آمدن و زنده بودن آغاز میشود و با مرگ پایان میپذیرد.البته این حکم استثنائاتی هم دارد، اهلیت تمتع برخی از اوقات ممکن است به سبب عوارضی غیر از مرگ هم به وجود آید.
مثلاً فساد اخلاق، ورشکستگی، محکومیت به جنایت و برخی از جنحهها که موجب میشوند انسانی نتواند سمت قیمومیت را برای خود بگیرد. مثل شخص ورشکستهای که نمیتواند در داراییهای خود دخل و تصرف کند.
یا ازدواج موجب میشود که زن نتواند بدون رضایت شوهر سمت قیمومیت را بپذیرد(ماده 1233 قانون مدنی) و یا این که آزادی زن در اختیار کردن منزل و شغل در نتیجه ازدواج تا حدی محدود میگردد(ماده 1114 و 1117 قانون مدنی) و یا این که بچهای که به سبب رابطه نامشروع به دنیا آمده باشد از حق انتساب به پدر و مادر خود و در نتیجه حق ارث محروم میگردد. (ماده 1167 قانون مدنی)
ماده 956 از قانون مدنی: «اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود.»
حکم این ماده در قانون به طور مطلق بیان شده است. در اینجا به نظر میرسد قانونگذار میخواهد اصل مهمی را مورد تأکید قرار دهد و آن، اصل برخورداری از همه مردم از حقوق مدنی است.
همچنین این ماده اصل دیگری را نیز در بردارد که آن مساوی بودن کلیه افراد در برابر حقوق است و تصریح هم دارد: «هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود.»
به عبارت دیگر افراد جامعه بدون داشتن هیچ امتیازی از داشتن حقوق مدنی بهرهمند هستند، حال هر کجا ساکن باشند یا هر میزان توان مالی تحصیلی و سلامت داشته باشند.
و یا از بعد دیگر مثل اینکه هر کس میتواند مالک شود، موجر یا مستاجر، داین یا مدیون، وارث یا مورث باشد و به عنوان والدین یا اولاد دارای حقوق بشود مگر این که قانون در مورد حق خاصی استثنایی قائل شده باشد.
اصل تساوی مردم در حقوق با این که از لحاظ فلسفی کاملاً قابل توجیه است، در عمل قیود و حدودی بر خود میگیرد چنان که طفل نمیتواند وصیت کند و کسی هم نمیتواند از طرف او این کار را بکند.
همچنین ماده 957 که جنین را متمتع از حقوق مادی دانسته است، در عمل ناظر بر حقوق مالی است و جنین از حقوق غیر مالی متمتع نمیشود. از طرفی اهلیت تمتع ناظر بر دو دسته از حقوق است؛ یکی حقوق سیاسی و دیگری حقوق مدنی.
حقوق مدنی را که مطرح کردیم، اما حقوق سیاسی مثلاً درباره حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن یا حق ورود در استخدام دولت یا حق احراز منصب وزارت شرایطی را که از برای تمتع از این حقوق لازم است معین کرده و هر کس آن شرایط را دارا نباشد، نمیتواند از این حقوق بهرهمند گردد.
عالی بود.ولی اگه مقاله هایی در رابطه اهلیت طرفین دعوا یافتید برای من ایمیل کنید لطفاو
درست است که ماده ۹۵۷ قانون مدنی ناظر به حقوق مالی می باشد ولی به معنی این نیست که جنین حقوق غیر مالی ندارد اتفاقا برعکس.جنین به شرط زنده متولد شدن از حقوق مالی بهره مند میشود ولی برای بهره مندی از حقوق غیر مالی نیازی به شرط زنده متولد شدن نیست.از جمله حقوق غیر مالی جنین که شریعت اسلامی نیز به ان تآکید می ارزد ۱ـحق حیات ۲ـحق سلامت جسمی و روحی ۳ـحق نسب ۴ـحق داشتن والدینی سالم تا بدون مبتلا به بیماری خاصی به دنیا آید و دهها حق دیگر