تفطّن

تفطّن

وبلاگ حقوقی تفطّـــــن/ (درج اخبار، مقالات، قوانین،مشاوره و سایر خدمات حقوقی) وکیل مرتضی زارع
تفطّن

تفطّن

وبلاگ حقوقی تفطّـــــن/ (درج اخبار، مقالات، قوانین،مشاوره و سایر خدمات حقوقی) وکیل مرتضی زارع

بدل حیلوله و شرایط آن

بَدَل در لغت به معنای جایگزین، جانشین و عوض آمده و جمع آن ابدال است. بدل به دو نوع تقسیم میشود: بدل قراردادی که مبنای آن توافق و قرارداد میباشد و بدل قهری که مبنای آن قانون میباشد.[1] بدل قراردادی مالی است که به موجب توافق و قرارداد بین طرفین، دربرابر مالی دیگر پرداخت میشود که به آن عوض میگویند.[2] در عوض بین دو مال رابطهی متقابل وجود دارد (مثل مبیع و ثمن) اما در بدل این رابطه وجود ندارد.[3] اگر کسی مالی را تلف نماید و یا آن را تلف ننموده باشد بلکه مال در دسترس نباشد تا آن را به مالک مسترد نماید و قانوناً مسئول جبران آن باشد مالی را که برای جبران آن میدهد بدل آن است.[4] 

 

برای خواندن متن کامل به همراه رفرنس (‌مرجع / پاورقی ) به ادامه مطلب مراجعه کنید .. با تشکر مرتضی زارع

ادامه مطلب ...

اقرار و آثار آن

آثار اقرار consequences of confession

نویسنده :  محمد مهدی حکیمی

اقرار مصدر  فعل اَقرَّ است.[1] اقرار در لغت به معنی با گفتار خود ثابت کردن کاری یا امری، اعتراف کردن و سخن را واضح و آشکار بیان کردن، می‌باشد.[2] اقرار در اصطلاح حقوقی ، عبارت است از اخبار به حقی برای غیر بر ضرر خود.[3] بنابراین اقرار اخباری در رابطه با حق ، که به نفع غیر و به زیان اقرار کننده است.[4]

اقرار پس از این که به درستی  و با تمام شرایط واقع شد، منشأ آثاری می‌شود. بعضی از نویسندگان ارزش و آثار اقرار را به اقتضای نوع اقرار متفاوت دانسته اند.[5] اما به نظر می‌رسد با توجه به مواد آیین دادرسی مدنی و همچنین مواد قانون مدنی در مورد اقرار صرف نظر از نوع آن مطلقاً منشأ اثر می‌باشد. اعم از اینکه اقرار در دادگاه یا خارج از دادگاه باشد. در مقابل ادعا، اظهار شده باشد یا در مقابل ادعا نباشد.[6] 

 

 

برای خواندن متن کامل به همراه رفرنس (‌مرجع / پاورقی ) به ادامه مطلب مراجعه کنید !‌

ادامه مطلب ...

اشتباه قـــاضی

اشتباه قاضی

اشتباه در لغت از

اشتباه در اصطلاح حقوقی عبارتست از

«شبه» در باب افتعال است و در ادبیات عرب «شبهت الشیء بالشیء» به معنای آنست که چیزی را به جای چیز دیگری به لحاظ صفات قرار دهند. اشتباه به معنای عدم تمییز و تشخیص درست یک امر است. [1]« عدم آشنایی مرتکب، به جرم بودن عمل خود»[2]. به تعبیری کامل‌تر، اشتباه عبارتست از «تصور خلاف واقع مرتکب[3]، نسبت به تشخیص حکم یا موضوع قانون یا ماهیت یا عناصر متشکله جرم که بر حسب مورد قابلیت انتساب جرم را به مرتکب آن از بین میبرد».[4]

اشتباه به دو نوع حکمی و موضوعی تقسیم می‌شود

.[5] چنانچه اشتباه ناشی از عدم اطلاع از وجود قانون باشد و یا اینکه شخصی در درک مفهوم و مقصود قانونگذار از یک متن یا ماده قانونی دچار اشتباه در تفسیر شود، اشتباه حکمی است.[6]

اگر اشتباه ناشی از تصور خلاف واقع نسبت به تشخیص ماهیت فعل مجرمانه یا عناصر متشکله جرم یا نتایج حاصله از آن باشد، اشتباه موضوعی است

.[7]

لازم به ذکر است که اشتباه از عوامل نسبی رافع مسئولیت کیفری است

.[8]

از آنجا که قاضی ممکن است در انجام امور محوله دچار اشتباه شود، بحث اشتباه قاضی مطرح می‌شود

.

 

 

برای خواندن متن اصلی و کامل به همراه رفرنس ( پاورقی ) به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه مطلب ...

قیم guardian

در لغت به کسی که امر یا امور دیگری قائم به وجود او باشد، قیم گویند.[1]در اصطلاح حقوقی قیم کسی است که از طرف دادگاه به تقاضای دادستان و برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت شخص او و اداره‌ی اموالش تعیین می‌شود و سمت او را قیمومت گویند.[2]
برطبق ماده‌ی 1218 قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم می‌شود:
1- برای صغاری که ولی خاص ندارند.[3]
2- برای مجانین و اشخاص غیر رشید (سفیه) که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.[4]
3- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.[5]


برای خواندن متن کامل و اصلی به ادامه مطلب مراجعه کنید ( با تشکر مرتضی زارع )

ادامه مطلب ...

لایحه حمایت از خانواده

متن کامل لایحه پر سر و صدای حمایت از خانواده

شماره
۶۸۳۵۷/۳۶۷۸۰
تاریخ
۱/۵/۱۳۸۶
جناب آقای دکتر حداد عادل
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی

لایحه « حمایت خانواده» که بنا به پیشنهاد قوه قضاییه در مجلس در جلسه مورخ
۳/۴/۱۳۸۶ هیات وزیران به تصویب رسیده است ، جهت طی تشریفات قانونی به پیوست تقدیم می گردد. 

 

 

برای دیدن متن این لایحه به ادامه مطلب مراجعه کنید !!

ادامه مطلب ...

متن کامل قانون امور حسبی

‌باب اول - در کلیات    
‌ماده 1 - امور حسبی اموری است که دادگاه‌ها مکلفند نسبت به آن امور اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ نمایند بدون اینکه رسیدگی به آنها متوقف بر‌وقوع اختلاف و منازعه بین اشخاص و اقامه دعوی از طرف آنها باشد.
‌ماده 2 - رسیدگی به امور حسبی تابع مقررات این باب می‌باشد مگر آنکه خلاف آن مقرر شده باشد.
‌ماده 3 - رسیدگی به امور حسبی در دادگاه‌های حقوقی به عمل می‌آید.
‌ماده 4 - در موضوعات حسبی هر گاه امری در خارج از مقر دادگاهی که کار در آنجا مطرح است باید انجام شود دادگاه مزبور می‌تواند انجام آن امر را‌به دادگاهی که کار در حوزه آن باید بشود ارجاع نماید و در این صورت دادگاه نامبرده امر ارجاع شده را انجام و نتیجه را به دادگاه ارجاع‌کننده امر‌می‌فرستد.
‌ماده 5 - مقررات راجع به نیابت قضایی که در آیین دادرسی مدنی ذکر شده شامل امور حسبی خواهد بود.
‌ماده 6 - در صورتی که دو یا چند دادگاه برای رسیدگی به موضوعی صالح باشند دادگاهی که بدواً به آن رجوع شده است رسیدگی می‌نماید.
 

 

به ادامه ی مطلب بروید تا کامل آن را بخوانید

ادامه مطلب ...

افزایش 104 هزار نفری دانشجوی کارشناسی ارشد

رشته های حقوق با 87 هزار داوطلب و زبان اردو با 26 داوطلب به ترتیب بیشترین و کمترین داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد را به خود اختصاص داده است.

معاون سازمان سنجش آموزش کشور گفت: آزمون کارشناسی ارشد با شرکت871 هزار و806 نفر 27، 28 و 29 بهمن در سراسر کشور برگزار می شود.
حسین توکلی افزود: داوطلبان این آزمون باید25 تا 27 بهمن با مراجعه به پایگاه اینترنتی این سازمان به نشانی www.sanjesh.org از کارت ورود به جلسه آزمون، نسخه چاپی (پرینت) تهیه کنند.
معاون اجرایی سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به این که شمار داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد در حال نزدیک شدن به جمعیت داوطلبان آزمون سراسری است، اضافه کرد: امسال شمار داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد حدود 104 هزار نفر نسبت به آزمون سال گذشته افزایش داشته است و در یکی دو سال آینده احتمال برابری داوطلبان این آزمون با آزمون سراسری وجود دارد.
وی همچنین گفت: 50،81 درصد داوطلبان زنان و49،19 درصد داوطلبان این آزمون مردان هستند.
معاون اجرایی سازمان سنجش افزود: رشته های حقوق با 87 هزار داوطلب و زبان اردو با 26 داوطلب به ترتیب بیشترین و کمترین داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد را به خود اختصاص داده است.

تلخیص درس آئین دادرسی کیفری ۲

این درس شامل دو بخش می شود : ۱) صلاحیت رسیدگی مراجع رسیدگی کیفری ۲) دلایل اثبات دعوی 

* پس از صدور قرار مجرمیت توسط دادیار یا بازپرس و موافقت دادستان ، اقدام به صدور کیفرخواست کرده و پرونده را جهت محاکمه و صدور حکم محکومیت به دادگاه ارسال می کند . پس کیفرخواست به تقاضانامه ی دادستان که مدعی العموم محسوب می شود مبنی بر اینکه به پرونده رسیدگی و منجر به صدور محکومیت متهم و مجازات انها بشود .

قواعد و مقررات مربوط به صلاحیت کیفری رسیدگی از قواعد آمره می باشد و هیچ کس نمیتواند خلاف آن توافق نماید . اما این باعث می شود که امکان اعتراض به احکام کیفری در هر مرحله وجود داشته باشد و اصولا رای دادگاهی که صلاحیت رسیدگی ندارد بی اعتبار تلقی شده و نقض می گردد .

* صلاحیت --- > یعنی شایستگی یک مرجع در رسیدگی به یک پرونده که به صلاحیت ذاتی ، محلی و شخصی منقسم می شود .

صلاحیت ذاتی : بر گرفته از سه صفت صنف ، نوع و درجه است . صنف همچون دادگاه حقوی یا کیفری و یا اداری / نوع همچون پرونده عمومی یا خصوصی / و درجه مربوط به مرحله از رسیدگی است همچون دادگاه بدوی یا نخستین و دادگاه تجدید نظر یا همان پژوهش و واخواهی .

مراجع عمومی به مرجعی گفته می شود که اصولا صلاحیت رسیدگی به هر پرونده ای را دارد مگر اینکه قانون تشخیص دهد که این رسیدگی صورت نگیرد . با این توضیح معنای مرجع خصوصی نیز بدینصورت مشخص می شود که صلاحیت رسیدگی به هیچ ÷رونده ای را اصولا ندارد مگر اینکه قانون در بعضی مواقع این اختیار را بدهد .

دادگاه ها صلاحیت رسیدگی به جرائمی را دارند که در حوزه ی آنها واقع شده باشد ، به این صلاحیت محلی یا نسبی گفته می شود . با توجه به این صلاحیت است که گفته می شود : « متهم در دادگاهی محاکمه می شود که جرم در آن حوزه اتفاق افتاده باشد » .

چگونگی تعیین صلاحیت محلی : این قسم با تعیین اتفاق جرم در حوزه ی محلی آن دادگاه مشخص می شود و این میسر نمی شود مگر اینکه تشخیص داد که عنصر مادی جرم در کجا تشکیل یافته است ؛

جرم مرکب : جرمی که عنر مادی آن از دو یا چند عمل متفاوت تشکیل شده است ، مثل کلاهبرداری.

جرم مستمر : جرمی که عنصر مادی آن با تداوم و استمرار در آنات و لحظه های پیوسته زمان تحقق می یابد نه با یک عمل خاص در لحظه ، همچون جرم حمل اسلحه ی بدون مجوز !!

در جرم مرکب و مستمر از آنجا که تشخیص عنصر مادی مقداری سخت می نماید موجب تداخل صلاحیت های محلی می گردد ، دراینصورت وقتی یک دادگاه اقدام به رسیدگی می کند دادگاه دیگر از رسیدگی خودداری می کند و اگر هر دو دادگاه که دارای صلاحیت محلی هستند هم زمان اقدام به رسیدگی در مورد یک پرونده را بنمایند دادگاهی صلاحیت دارد که موجبات دستگیری متهم را فراهم کرده و منجر به آن شده است .

*

استثنائات وارد بر قاعده ی صلاحیت دادگاه های محل وقوع جرم : 1) صلاحیت اضافی 2) صلاحیت انحصاری دادگاه کیفری استان و دادگاه پایتخت 3) احــاله

صلاحیت اضافی : صلاحیتی است که یک دادگاه علاوه بر صلاحیت اصلی خود ، نسبت به ارتکاب جرمی که در حوزه ی خود واقع نشده است نیز صالح شناخته می شود . هم اکنون این صلاحیت در قوانین کیفری ایران تنها در دومرد شناخته شده است : 1) تعدد اتهام 2 ) تعدد متهــم .

تعدد متــهم : وقتی که چند نفر بصورت مباشرتا یا معاونت و شراکت در جرم دخیل در ارتکاب آن می گردند ، در اینصورت صلاحیت اضافی مطرح می گردد. معاونت وقتی است که کسی بدون دخالت در عنصر مادی با برانگیختن متهم یا فراهم نمودن زمینه کمک در ارتکاب کرده است اما شراکت وقتی است که فرد چه کم یا چه زیاد با مباشر در جرم اصلی دخالت کرده .

تعدداتهام : اگــر کسی مرتکب چند جرم در جاهای مختلف بشود که به آنها قبلا رسیدگی نشده است ، به تمامی اتهامات در دادگاهی رسیدگی می شود که مهمترین جرم در آن حوزه اتفاق افتاده است . مهمترین جرم معمولا بر اساس شدت مجازات تعیین می گردد . این صلاحیت نیز صلاحیت اضافی است.

احــاله : عبارت است از واگذاری رسیدگی به اتهام از دادگاه واجد صلاحیت به دادگاه دیگری که اصولا صلاحیت محلی رسیدگی به آن را ندارد ؛ ولی استثنائا با توجه به شرایطی این صلاحیت به او داده می شود . اصولا پس از ارجاع پرونده به یک شعبه نمی توان آن را مرجوع و به شعبه دیگری داد مگر :

1) بیشترین متهم در حوزه ی دادگاه دیگری اقامت داشته باشد .

2) محل وقوع جرم از دادگاه صالح دور باشد به نحوی که به شعبهی دیگر نزدیکتر است و آن شعبه سهولت رسیدگی بالاتری دارد.

3) به منظورحفظ امنیت و نظم ، هرگاه رئیس قوه قضائیه یا دادستان کل کشور تشخیص و دیوان عالی کشور موافقت نماید ، پرونده به مرجع رسیدگی دیگری احاله خواهد شد .

یکی دیگر از استثناءهای اصل صلاحیت محلی ، صلاحیت دادگاه کیفری استان و پایتخت می باشد که تنها در بعضی موارد خاص صورت می گیرد .همچون وقتی که جرم خیلی مهم است یا توسط مراجع مهمی صورت گرفته و یا اینکه پرونده دقت و اهمیت بیشتری را می طلبد :

- جرائم مطبوعاتی در صلاحیت دادگاه های محلی نمی باشد ودادگاه کیفری استان به آن رسیدگی می کند .

- رسیدگی به جرائم هواپیمایی همچون هواپیما ربائی و اخلال امنیت در صلاحیت دادگاه کیفری پایتخت است

- رسیدگی به جرائم شخصیت های زیر با دادگاه کیفری پایتخت است :

کلیه جرائم نظامیان که دارای درجه سرتیپی به بالاتر هستند. جرائم سران سه قوه . نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان و تشخیص مصلحت نظام . استانداران و فرماندارن . دادستان ها و داردندگان پایه های قضائی .

  • دادگاه وظیفه دارد قبل از رسیدگی به پرونده صلاحیت خود را تشخیص دهد و چنانچه صالح بود به پرونده رسیدگی می کند در غیر اینصورت با صدور قرار عدم صلاحیت پرونده را به مرجع صالح می فرستد . این قرار مانع از آن نیست که دادگاه مرجوع الیه به صلاحیت خود رسیدگی نکند .

به تلخیص مرتضی زارع / ادامه دارد

تاریخ کتزیاس / قسمت چهارم / اردشیر

تاریخ کتزیاس / قسمت چهارم / اردشیر

در قسمت قبل گفته شد که باختریان و طرفداران اردوان علیه اردشیر شورش کردند ،اما او به کمک مگابیز آنها را به سختی سرکوب کرد .مصری ها به کمک یونانی ها با فرماندهی ایناروس علیه اردشیر شورش کردند ، اردشیر خود را آماده جنگ کرد اما اطرافیانش اورا منصرف کردند . اردشیر برادر خود هخامنش ( آشه منیدس ) را به جنگ ایناروس فرستاد اما ایرانیان در جنگ زمینی و هوایی شکست خورده و هخامنش زخمی و کشته شد . پیکر او را به اردشیر فرستادند .

این بار اردشیر سپاهی به فرماندهی مگابیز داماد خشایارشا ( همسر آمی تیس خواهر اردشیر ) فرستاد . تعداد ایرانی ها در این جنگ خیلی مجهزتر و فراوان بود . این بار مصری ها با اینکه یونانی ها را همراه خود داشتند تلفات زیادی دادند . مگابیز ایناروس را زخمی کرد ، اما او به همراه اطرافیان و یونانی ها به قلعه ای تسخیر نشدنی و استوار با نام بیبلوس پناه بردند . مگابیز همه ی مصر را تصرف کرد و به کسانی که در قلعه بودند امان داد که اگر تسلیم شوند در امان خواهند بود و پس از عذرخواهی در برابر اردشیر به موطن خود باز خواهند گشت . سپس سرساماس را به ساتراپی مصر گماشت و خود با ایناروس و بقیه یونانی ها به دربار اردشیر بازگشت .مگابیز وقتی ایناروس را دید خشم اینکه برادرش هخامنش را کشته مانع ان نشد که به امان مگابیز بی توجهی کند . آنها را به زندان انداخت .  اما اسپیتاماس که مادر شاه بود بالاخره همه ی آنها قتل عام کرد . در اینجا مگابیز که این کار را خیانت می دید و نسبت به یونانی ها احساس وفاداری میکرد به موطن خود سوریه بازگشت و ارتشی بزرگ مهیا کرد و ادعای طرفداری از یونانیان را کرد .اردشیر دوبار نیرو به فرماندهی ایسیروس و منستانس به جنگ با مگابیز فرستاد که در هر دو سری نیروهای ایرانی شکست خورده و هزیمت شدند .آرتاریوس از مگابیز درخواست صلح و انعقاد پیمان کرد که او پذیرفت اما به شرط اینکه به دربار اردشیر نرود . اردشیر این را پذیرفت وهیئتی را به سوی مگابیز فرستاد .  مگابیز به دربار اردشیر آمده و از سوی او عفو شد و دوباره به عنوان مباشر حکومت قرار گرفت . اما در یک واقعه که اردشیر با شیری پیکار میکرد مگابیز به هواخواهی او تیری به شیر زد که تلف شد ، این خشم اردشیر را درآورد که منجر به تبعید مگابیز به دریای سرخ شد . او خود را به شکل جذامی ها در اورده و فرار کرد . اما بعد ها به وساطت آمی تیس که همسرش بود دوباره به دربار آمد و در سن سال 78 سالگی مرد . این باعث شد که آمی تیس به هرزگی و معاشرت با مردان روی بیاورد و بعد ها به همین بیماری جان سپارد.دو فرزند آمیتس و مگابیز بعد ها به یونان گریخته و علیه اردشیر سپاهی فراهم کردند . اما اردشیر پس از 42 سال سلطنت درگذشت و مجال جنگ با آنها را نداشت ( پایان کتاب هفدهم )

به تلخیص مرتضی زارع

منابع ارشد حقوق بین الملل

نوشته شده توسط حسین یزدانی    

پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۲۹ 

الف: حقوق بین‌الملل عمومی

1.     حقوق بین‌الملل عمومی دکتر محمدرضا ضیائی بیگدلی

2.      حقوق بین‌الملل   ربکا والاس           ترجمه دکتر سید قاسم زمانی و مهناز بهراملو

3.      جزوه حقوق بین‌الملل عمومی         دکتر ابراهیم بیگ‌زاده

4.      متن منشور ملل متحد

5.      حقوق بین‌الملل عمومی   گرهارد  ترجمه: محمدحسین حافظیان و دکتر آقائی

6.      متن اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری

7.      متن کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات

8.      متن کنوانسیون 1982 حقوق دریاها

9.      متن کنوانسیون 1961 روابط دیپلماتیک

ب: حقوق بین‌الملل خصوصی

1.      حقوق بین‌الملل خصوصی                    دکتر نجاد علی الماسی

2.      حقوق بین‌الملل خصوصی     جلد اول          دکتر بهشید ارفع‌نیا

3.      حقوق بین‌الملل خصوصی                        دکتر محمد نصیری

ج: حقوق مدنی (قسمت تعهدات)

1. حقوق تعهدات                          دکتر ناصر کاتوزیان

2. حقوق تعهدات            جزوه تهیه شده توسط دپارتمان حقوق و علوم سیاسی

3. متن قانون مدنی

4. تشکیل قراردادها و سقوط تعهدات         دکتر شهیدی

د: متون حقوقی به زبان انگلیسی

1.      متون حقوقی 1 (قراردادها) دکتر عبدالحسین شیروی

2.      متون حقوقی 2 (جزا) دکتر عبدالحسین شیروی

3.      Law texts             دکتر گودرز افتخار جهرمی

4.      Law made simple        نویسنده:  David Barker & Colin Padfield

ه: حقوق اساسی

1. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران                     دکتر محمد هاشمی

2. بایسته‌های حقوق اساسی                                   دکتر قاضی شریعت پناهیژ

3. متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 

تاریخ کتزیاس / قسمت سوم / ایران بعد از داریوش هخامنشی

قسمت سمت تاریخ کتزیاس / روایات بعد داریوش هخامنشی

* پس از داریوش سلطنت به دست پسرش خشایارشا رسید ، از آنجا که او جوانی غیور و شجاع بود در دربارش نیز به جز مردونیه که سالخورده بود فرد کهنسالی به چشم نمی امد . اردوان که فرزند آرتازیراس بود همان منسبی را پیدا کرد که پدرش در دربار داریوش داشت – وزیر پادشاه یا همان معاون و مباشر - .

* خشایارشا با آمستریس دختر اونوفاس ازدواج کرد که حاصل آن چهار فرزند به اسم های : دارایوس و هیستاپ (اردشیر ) و دو دختر به اسم های رودگون و آمی تیس . * شاهزاده آمی تس با مگابیز ازدواج کرد . مگابیز در جنگ با بابلی ها توانسته بود خدمت شایانی به خشایارشا کند و عنوان ساتراپی آنجا را به همراه شمش طلا برای خود کند . ( این روایت مورد اختلاف با تاریخ هرودت است ) .

*خشایارشا پس از سرکوب شورش بابل به جنگ با یونان رفت .  آتنی ها که در جنگ ماراتن داریوش را شکست داده بودند و معابد و قربانگاه های اورا ویران کرده بودند مقصد جنگ خشایارشا شد . آنها پیکر داتیس فرمانده جنگی ایران را نیز پس نداده بودند . اینجا همان اختلاف های بین مورخان یونانی و سایر تاریخ نویسان آغاز می شود که بر اساس آن فیلم 300 در سالهای گذشته ساخته شد . یونانی ها می نویسند که تعداد ایرانیان بیش از ده ها هزار نفر بوده در حالی که اشتباه و دروغ محض است و نهایتا به 4 هزار می رسیده است . آنها تعداد خود را به 300 نفر هم آورده اند که این نیز اغراقی بیش نیست .

فرمانده ی جنگجویان خشایارشا لئونیداس بوده است . در این جنگ ایرانیان موفق به پیروزی نمی شوند اما یونانی ها با بی شرمی اورده اند که این 300 نفر یونانی توانسته اند بارها ارتش عظیم ایران را از هم بپاشند . اما تاریخ می گوید که یونانی ها همیشه تاب جنگ را نداشته و وقتی احساس خطر می کردند با فرار و ویران کردن شهر خود مقابله با ایرانیان می کرده اند .

این افسانه ی 300 نشان از کم کاری ایرانیان در این زمینه و بی شرمی غربی ها دارد .

* خشایارشا که در جنگ قبلی ناکام ماند این بار با کنکاش سران خود تصمیم به عبور نیروها از راهی صعب العبور و محاصره ی شهر لاسدمونی کرد . این بار موفق بوده و شهر را به تسخیر در می آورد و تمام مردان آن را از دم تیغ می گذراند .

کتزیاس روایت می کند که بعد این ظفر اقدام به حمله به شهر پلاته با تحریک مردم تب ( تیوای یونانی ) میکند اما در آن موفق نمی شود . در این جنگ مردونیه زخمی و کشته میشود . این روایت مورد اختلاف در تاریخ هرودت می باشد .

* وقتی خبر قصد حمله خشایارشا به آتنی ها می رسد آنها شبانه با هزاران کشتی عازم سالامین می شوند و شهر را خالی می گذارند و ارتش ایران به شهر خالی از سکنه می رسد و به جز آکروپولیس همه جا را به آتش می کشد . خشایارشا تصمیم به ساختن پل برای عبور پیاده نظام های خود می کند اما نبود آذوقه و کمی زمان مانع آن می شود . تصمیم به جنگ دریایی می کنند که در آن کشتی های ایرانیان در هم می شکند و خشایارشا شکست خورده و به آسیا باز میگردد . در راه برگشت دستور غارت و چپاول معابد دلفی و آپولون را میدهد که دامادش (مگابیز ) مانع این کار می شود .

* پس از بازگشت مگابیز اعلام می کند که همسرش ( آمی تیس دختر خشایارشا ) زنا کرده است . در این زمان خشایارشا دخترش را مورد نکوهش قرار می دهد و مگابیز مورد خشم .

* اردوان که مباشر خشایارشا بود توطئه ی قتل او را به همراهی خواجه آسپامیترس مطرح می کنند . و دارایوس فرزند پادشاه را عامل قتل او به اردشیر معرفی می کنند . در این جریان مگابیز نیز با آنها همداستان شده و دارایوس را به رغم اینکه اعلام کرده بود او پدر را نکشته به دار می کشند . بعد ها مگابیز این واقعه را به اردشیر و سایرین فاش میدهد . اردوان و آن خواجه به دار کشیده می شوند . در ایران شورش می شود .. اردشیر به سختی با کمک مگابیز شورش بابلی ها ، باختریان و هواداران اردوان و حتی سایر پارس ها که طمع حکومت کرده بودند را سرکوب می کند و جانشین خشایارشا می شود .

پایان این قسمت با سلطنت رسیدن اردشیر پایان یافت . با تشکر به تلخیص مرتضی زارع

تاریخ کتزیاس / قسمت سوم / ایران بعد از داریوش هخامنشی

قسمت سمت تاریخ کتزیاس / روایات بعد داریوش هخامنشی

* پس از داریوش سلطنت به دست پسرش خشایارشا رسید ، از آنجا که او جوانی غیور و شجاع بود در دربارش نیز به جز مردونیه که سالخورده بود فرد کهنسالی به چشم نمی امد . اردوان که فرزند آرتازیراس بود همان منسبی را پیدا کرد که پدرش در دربار داریوش داشت – وزیر پادشاه یا همان معاون و مباشر - .

* خشایارشا با آمستریس دختر اونوفاس ازدواج کرد که حاصل آن چهار فرزند به اسم های : دارایوس و هیستاپ (اردشیر ) و دو دختر به اسم های رودگون و آمی تیس . * شاهزاده آمی تس با مگابیز ازدواج کرد . مگابیز در جنگ با بابلی ها توانسته بود خدمت شایانی به خشایارشا کند و عنوان ساتراپی آنجا را به همراه شمش طلا برای خود کند . ( این روایت مورد اختلاف با تاریخ هرودت است ) .

*خشایارشا پس از سرکوب شورش بابل به جنگ با یونان رفت .  آتنی ها که در جنگ ماراتن داریوش را شکست داده بودند و معابد و قربانگاه های اورا ویران کرده بودند مقصد جنگ خشایارشا شد . آنها پیکر داتیس فرمانده جنگی ایران را نیز پس نداده بودند . اینجا همان اختلاف های بین مورخان یونانی و سایر تاریخ نویسان آغاز می شود که بر اساس آن فیلم 300 در سالهای گذشته ساخته شد . یونانی ها می نویسند که تعداد ایرانیان بیش از ده ها هزار نفر بوده در حالی که اشتباه و دروغ محض است و نهایتا به 4 هزار می رسیده است . آنها تعداد خود را به 300 نفر هم آورده اند که این نیز اغراقی بیش نیست .

فرمانده ی جنگجویان خشایارشا لئونیداس بوده است . در این جنگ ایرانیان موفق به پیروزی نمی شوند اما یونانی ها با بی شرمی اورده اند که این 300 نفر یونانی توانسته اند بارها ارتش عظیم ایران را از هم بپاشند . اما تاریخ می گوید که یونانی ها همیشه تاب جنگ را نداشته و وقتی احساس خطر می کردند با فرار و ویران کردن شهر خود مقابله با ایرانیان می کرده اند .

این افسانه ی 300 نشان از کم کاری ایرانیان در این زمینه و بی شرمی غربی ها دارد .

* خشایارشا که در جنگ قبلی ناکام ماند این بار با کنکاش سران خود تصمیم به عبور نیروها از راهی صعب العبور و محاصره ی شهر لاسدمونی کرد . این بار موفق بوده و شهر را به تسخیر در می آورد و تمام مردان آن را از دم تیغ می گذراند .

کتزیاس روایت می کند که بعد این ظفر اقدام به حمله به شهر پلاته با تحریک مردم تب ( تیوای یونانی ) میکند اما در آن موفق نمی شود . در این جنگ مردونیه زخمی و کشته میشود . این روایت مورد اختلاف در تاریخ هرودت می باشد .

* وقتی خبر قصد حمله خشایارشا به آتنی ها می رسد آنها شبانه با هزاران کشتی عازم سالامین می شوند و شهر را خالی می گذارند و ارتش ایران به شهر خالی از سکنه می رسد و به جز آکروپولیس همه جا را به آتش می کشد . خشایارشا تصمیم به ساختن پل برای عبور پیاده نظام های خود می کند اما نبود آذوقه و کمی زمان مانع آن می شود . تصمیم به جنگ دریایی می کنند که در آن کشتی های ایرانیان در هم می شکند و خشایارشا شکست خورده و به آسیا باز میگردد . در راه برگشت دستور غارت و چپاول معابد دلفی و آپولون را میدهد که دامادش (مگابیز ) مانع این کار می شود .

* پس از بازگشت مگابیز اعلام می کند که همسرش ( آمی تیس دختر خشایارشا ) زنا کرده است . در این زمان خشایارشا دخترش را مورد نکوهش قرار می دهد و مگابیز مورد خشم .

* اردوان که مباشر خشایارشا بود توطئه ی قتل او را به همراهی خواجه آسپامیترس مطرح می کنند . و دارایوس فرزند پادشاه را عامل قتل او به اردشیر معرفی می کنند . در این جریان مگابیز نیز با آنها همداستان شده و دارایوس را به رغم اینکه اعلام کرده بود او پدر را نکشته به دار می کشند . بعد ها مگابیز این واقعه را به اردشیر و سایرین فاش میدهد . اردوان و آن خواجه به دار کشیده می شوند . در ایران شورش می شود .. اردشیر به سختی با کمک مگابیز شورش بابلی ها ، باختریان و هواداران اردوان و حتی سایر پارس ها که طمع حکومت کرده بودند را سرکوب می کند و جانشین خشایارشا می شود .

پایان این قسمت با سلطنت رسیدن اردشیر پایان یافت . با تشکر به تلخیص مرتضی زارع

تاریخ کتزیاس ( مرگ کورش / فرزندانش و سلطنت داریوش )

کتاب یازدهم با درگذشت کورش به پایان یافت و کتاب دوازدهم با زندگی بعد کورش آغاز می شود .

گفته شد که پس از کورش فرزند ارشد او توسط خود کورش به سلطنت ایران نشست و پسر کوچکتر او بدون نیاز به دادن مالیات فرمانروای شرق ایران و باختریان شد .

کمبوجیه پیش از هر کاری پیکر پدرش را که در جنگی زخمی و سه روز بعد آن درگذشته بود توسط خواجه باگاپات _ همان کسی که بعد به صلیب کشیده شدن پتی زاکاس جانشین او شده و بسیار محبوب کورش بود _ به ایران فرستاد تا تدفین شود .

کمبوجیه به همراهی همین خواجه باگاپات به مصر حمله کرده و فرعون بزرگ آن زمان را شکست می دهد و هنگام بازگشت فردی به نام آریانوس را به ساتراپ نشینی آنجا می گمارد . اوجاهورسن که وزیر فرعون آن زمان بود وقتی دید دیگر جنگ فایده ندارد ، برای جلوگیری از خرابی بیشتر اقدام به همکاری با ایرانیان نمود.

کمبوجیه و بردیا دو فرزند کورش بودند که آمی تیس نیز مادر آنها محسوب شده و مورد احترام انها بود . وقتی که کمبوجیه از مصر باز می گردد اقدام به لشگر کشی به سوی سکاها می کند که اکنون آن طرف آسیای صغیر ( یعنی اروپا ) محسوب می شود . در این زمان داریوش بزرگ فرزند هیستاسب به عنوان فرمانده گارد مخصوص هخامنشیان با نیروی بالغ بر 10 هزار نفر در سرزمین ایران بود . داریوش از لحاظ نسب با کورش و فرزندان او پسر عمو محسوب می شد و از یک دودمان بوده اند . گفته می شود هنگامی که کمبوجیه در سکا به جنگ مشغول بود بردیا را به عنوان سکان دار کشور معرفی کرده بود . داریوش که به قول امروزی ها کودتاچی خوانده می شود در صدد برکناری بردیا ( تانیو خارکس / پسر دوم کورش / برادر کمبوجیه ی پادشاه و جانشین او در ایران ) بر می آید . و از طرف دیگری به دروغ به کمبوجیه می گویند که برادرش به او خیانت کرده و خود را پادشاه اعلام کرده است . کمبوجیه خشمگین راه برگشت را در پیش می گیرد . کمبوجیه به ایران باز می گردد . در اینجا تاریخ نویسان اختلاف دارند که بردیا توسط چه کسی کشته می شود . :

1)      خود کمبوجیه به علت خیانت برادر به پادشاه ایران

2)      مغی به نام اسفنداداتس که شباهت بسیاری زیادی به تانیو خارکس یا همان بردیا داشت

3)      داریوش هخامنشی به علت کودتا علیه او  

به هر حال بردیا در می گذرد . کمبوجیه که در راه برگشت ران پایش جراحت برداشته بود 30 روز پس از قربانی او نیز میمیرد .و همان مغ که گئوماتا ( یا اسفنداداتس ) نام داشت به علت شباهت به بردیا خود را پادشاه اعلام می کند . حکومت کمبوجیه که مصر به دست ایشان فتح شد 8 سال طول کشید و 8 ماه نیز بردیا جاینشین او بود .

داریوش به همراه هفت نفر دیگر علیه این مغ متحد می شوند که بعد ها خواجه باگاپات و آرتازیراس نیز به انها ملحق شده و راه ورود به کاخ را به روی انها باز می گذراند ؛ آنها شبانه به کاخ حمله کرده و مغ را که در آغوش یک روسپی هندی بود به هلاکت می رسانند . ( داریوش در کتیبه خود آورده است که او خود آن مغ را هلاک کرد ) .

این چند نفر تصمیم می گیرند که داریوش به حکومت برسد . آن روز که مغ اسفنداداتس کشته می شود به روایت هرودت و کتزیاس و سایر تاریخ نویسان یونانی که خالی از غرض هم نمی باشد در ایران جشن مغ کشان برگزار می کنند . داریوش به سلطنت می نشیند و با یکی از دختران کورش هم ازدواج می کند .

مغ را به دستور داریوش در میان دو کوه دفن می کنند تا عبرتی برای دیگران باشد . داریوش و همراهانش به بازدید این مقبره می روند که متاسفانه همراهیان او سقوط کرده و میمیرند . داریوش پریشان حال می شود .

پس از انکه به کشور سامان داد و عمران های بسیاری کرد یکی از ساتراپهای خود را به سکا ها فرستاد که غرامت نا فرمانی خود را بدهند . اما توفیق چندانی نیافت . پادشاه انان نامه ای توهین آمیز به داریوش نوشت که خشم او را برانگیخت . داریوش عزم جنگ با سکا ها میکند . اما او و لشگرش نیز نمیتوانند حصارهای شهر های سکا ها را در هم شکنند . به همین علت هنگام بازگشت ویرانی های بسیاری می کنند تا اینکه به سرزمین ماراتون می رسند . در این محل پادشاه یونانی ها ( آتن ) به علت ویرانی ای که داتیس فرمانده داریوش به شهر های پونت و هلاد وارد ساخته بود با ایرانیان جنگ می کند که علی رغم عده اندک انها موفق به شکست داریوش و زخمی کردن او می شوند . داتیس ایرانی کشته می شود و جنازه اش هم پس داده نمی شود . میلتیاد که پادشاه ان وقت آتنی ها بود از ذوق خود که حتی باور شکست داریوش را نداشت مثل دیوانه ها میدوید . از اینجاست که در تاریخ به دوی بلند مدت ماراتن گفته می شود . آنها این روز را جشن ملی خود می دانستند .

داریوش زخمی به ایران باز میگردد و قربانی می کند . اما متاسفانه می میرد . او که 72 سال داشت و سی و دو سال ( یا به روایت هرودت 36 سال ) بر ایران حکومت کرد به اسطوره ای در تاریخ تبدیل گشت آرتازیراس و خواجه باگاپات نیز پس از چند سال درگذشتند . فرزند ارشد داریوش خشایارشا به سلطنت رسید .

به انتهای این قسمت رسیدیم و در قسمت های بعدی با حکومت فرزندان داریوش هخامنشی سخن خواهیم گفت . تذکر داده می شود که هر کسی که احساس می کند متنی از این گفتار مبهم بوده و یا با تاریخ همخوانی ندارد در نظرات بگوید تا بررسی شود . با تشکر به تلخیص مرتضی زارع

ترجمه رساله حقوق امام سجاد ( ع )

حق طرف مدعی تو :  

 

۱) حق طرفی که علیه تو ادعایی دارد آن است که اگر انچه بر آن علیه تو ادعا کرده دلیلش را نشکنی و دادخواهی او را باطل نکنی  

۲) به سود او با خود طرف شوی ( کلاه خودت را قاضی کنی )  

۳) علیه خود حکم صادر کنی و بدون گواهی دادن شاهدان خودت گواه حق او باشی زیرا این حق خداوند بر توست  

و اگر آنچا او ادعا می کند باطل باشد با او به نرمی رفتار کن و از خدا بترسانش و به دینش سوگند بده ( از او بخواه که حق را رعایت کند ) و با به یاد آوردن خداوند تندی او را بکاه و دست از تندگوئی و ناسزا بردار که این دو دشمن تو را دور نمی کند بلکه بیشتر تورا به گناه آلوده می سازد و تیغ دشمنی او را علیه تو تیز می کند .  زیرا ناسزا گفتن شر می آفریند و نیک گفتن و صبر ریشه شر را بر می اندازد . و لا حول و لا قوة الا بالله .

قسمت دوم تاریخ کتزیاس ( کتاب یازدهــم / کوروش )

باختر ( باکتران) : منطقه بزرگی از شرق ایران که از بلخ تا افغانستان کنونی را در بر می گرفت و از قدیم ساتراپ نشین ایرانیان بوده است.

* کورش پس از رسیدن به پادشاهی ایران و ایجاد نظم و امنیت در منطقه ی حکومت خود اقدام به تشکیل ارتش مخصوص برای حمله به سکــاها ( اقوام آریایی شمال ایران از ترکمنستان تارود دن اروپا) کرد. پادشاه آنها که فردی خوشنام بود به اسیری ایرانیان در آمد . همسر آمرژس ( پادشاه سکاها) سپاهی قریب به 5هزار نفر از زنان مردان تشکیل می دهد و به ارتش کورش حمله می کند که طی آن بسیاری را کشته و پارمیس را به اسارت برد ؛ بعد ها پارمیس را درعوض شوهر خود مبادله کرد.

کوروش با آمرژس رفتاری انسانی داشت و به متحدان دیرینه هم در آمدند که بعد ها به اتفاق همدیگر به لودیه حمله کردند.

* لودیه سرزمینی بود با پایتختی سارد که در حمله بابلی ها مصری ها به ایران شراکت داشت . کورش به این بهانه به آنها حمله کرد و کروزوس پادشاه آنها را اسیر کرد . گفته می شود که نحوه تصرف به این صورت بوده است که به دستور وزیر مورد اعتماد کورش ( اوی باراس ) عروسک هایی در هیبت سربازان ایرانی در آوردند و مردم سارد تسلیم شدند.

کورش با کروزوس رفتاری انسانی نمود. اما او بارها به نحو غیرمنتظره ای فرار کرده و به معبد آپولون پناه می برد. بعد اینکه لودیه به تصرف ایران در امد و سارد منقرض شدند کروزوس به فرمان کورش به اطراف اکباتان فرستاده شد و بنحو انسان دوستانه ای شهر بارنه به او سپرده شد .

** همانگونه که ملاحضه می شود کورش به قدری رفتار انسان دوستانه داشته است که حتی اسیران خود را در حکومتخود جای میداده است !**

قابل توجه است که کروزوس برادر شوهــر آژِیدهــاک ( به گفته هرودت فامیل ( پدربزرگ ) کوروش ) بوده است.

* کورش و آمی تیس ( خواهر و زن کورش ) تصمیم به آوردن آژِی دهاک به بارگاه خود می کنند ، به همین منظور پتیزاکاس را به آوردن او از هیرکانا ( گرگان امروزی ؟) مامور می کنند . اما پتی زاکاس به دستور اوی باراس وزیر شفیق کورش ، آژی دهاک را در بیابان رها می کند تا بمیرد . کورش از این موضوع مطلع گشته و پتی زاکاس را به صلیب می کشد و با احترام آژی دهاک را به خاک می سپارد .

* اوی باراس که از آمدن آژی دهاک به دربار هخامنشیان می ترسید این دستور را داده بود و وقتی همچنین وضعی را دید با نخوردن غذا به مدت 10 روز خود کشی کرد و مرد .

* پس از شکست سکاها به کورش و اتحاد پادشاه آن با کورش ، اقدام حمله به دربیکس ( قومی در شرق خزر ) کردند . در این جنگ ابتدا ء کورش شکست خورده و حتی زخمی شد ؛ چون این قوم علاوه بر استفاده از هندی ها در ارتش خود از فیلهای جنگی نیز استفاده کردند . بلافاصله پس از این شکست آمرژس با لشگری عظیم به کمک کورش آمد و دربیکس ها در هم شکسته شدند . آمورایوس و دو پسرش که پادشاهی انجا را در اختیار داشتند کشته شدند و کشورشان به تصرف هخامنشیان در آمد.

** کورش هنگام مرگ ( قسمت آخرین کتاب یازدهم کتزیاس و پایان سرگذشت کورش ) :

او پسرش کمبوجیه ( کبوجیه ) را به پادشاهی برگزید و دیگر پسرش که بردی ( بردیا / تانیوخارکس ) بود به فرماندهی باختریان ( افغان و بلخ ) و خورامنیان و پارت ها و کرمانیان منصوب کرد بدون اینکه مالیات پرداخت کند .

پسران آمی تیس از شوهر اولش را به ساتراپی دربیکس و برناکیان قرارداد و همه را با آمرژس متحد کرد و عهد وفاداری بین همه آنها برپا ساخت . بر اساس دین خود همه را به راه نیک وصیت کرد . آرزوی سعادت برای آنها که کردار نیک پیشه خود سازند و آنان که کرداری زشت دارند نفرین کرد .

سه روز پس از این وصیت به علت جراحت درگذشت ، او 30 سال سلطنت کرد . ( روحش شاد )  

 

این مطلب بر اساس کتاب تاریخ کتزیاس به روایت فوتیوس نوشته شده است و هر کس به ان ایرادی دارد و جایی از آن را مبهم می پندارد در نظرات این پست بگوید تا رسیدگی شود ( با تشکر مرتضی زارع )